نورومارکتینگ یا بازاریابی عصبی روشی است که کامل کنندهی روش های بازاریابی مرسوم موجود است. در این روش معمولا از تجهیزات و ابزارهای آزمایشگاهی علمی مانند تجهیزات تصویربرداری مغز(یا EEG) استفاده میشود. در این مقاله به تکنیک های نورومارکتینگ و کاربرد آنها در بازاریابی خواهیم پرداخت.
تکینکهای نورومارکتینگ الهام گرفته از علوم اعصاب
امروز در علوم اعصاب از طیف وسیعی از روشها و ابزار به منظور اندازهگیری و یافتن نگاشت فعالیتهای مغزی افراد استفاده میشود. در این روشها سعی بر این است که چگونگی عملکرد مغز و نحوهی واکنش آن به تحریک های حسی مختلف بررسی و کشف شود. در نهایت اطلاعات موبوط به عواطف، شناخت و رفتار افراد در مواجهه با موقعیتهای متخلف بدست خواهد آمد.
تکنیک های علوم اعصاب به کار رفته در تحقیقات تجاری و تبلیغاتی را می توان به سه دسته تقسیم کرد:
- تکنیک هایی که فعالیت فیزیولوژیکی مغز سیستم عصبی مرکزی، CNS) )را ثبت می کنند.
- تکنیک هایی که سایر فعالیت های فیزیولوژیکی سیستم عصبی محیطی، PNS)) را ثبت می کنند.
- سایر تکنیک هایی که رفتار و رفتار را ثبت می کنند
تکنیک های نورومارکتینگ و مغز
تکنیک های نورومارکتینگ شامل موارد مختلفی می شود. در این نوشته 3 مورد از مدرن ترین تکنولوژی هایی که فعالیت فیزیولوژیک مغز را ثبت می کنند را توضیح داده ایم.
کاربرد الکتروانسفالوگرام در نورومارکتینگ
الکتروانسفالوگرام (EEG) یک تکنیک بسیار محبوب در بازاریابی عصبی است و علاوه بر قابل حمل بودن و نسبتاً اقتصادی بودن، اطلاعات ارزشمندی در مورد فعالیت مغز ارائه می دهد. با این تکنیک، فعالیت الکتریکی مغز توسط یک هدبند یا کلاه ایمنی که دارای حسگرهای کوچکی است که روی پوست سر قرار میگیرد، تجزیه و تحلیل و ثبت میشود. این روش تغییرات جریان الکتریکی امواج مغزی را تشخیص می دهد.
EEG وضوح زمانی بالایی را برای تشخیص تغییرات جزئی در فعالیت مغز با هزینه نسبتا کم ارائه می دهد. بنابراین، برای تحقیقات بازاریابی عصبی، EEG بسیار مفید است زیرا میتواند ارزش یک محرک بازاریابی را با استفاده از یک سری معیارها مانند توجه، تعامل، ظرفیت عاطفی و به خاطر سپردن ارزیابی می کند.
کاربرد تصویربرداری رزونانس مغناطیسی عملکردی در نورومارکتینگ
رزونانس مغناطیسی عملکردی یا همان fMRI فعالیت مغز را از طریق تشخیص تغییرات مرتبط با جریان خون اندازه گیری و نقشه برداری می کند. در این روش، شرکتکنندگان در یک تخت دراز میکشند و سرشان توسط یک اسکنر احاطه شده است که تغییرات اکسیژنرسانی خون در مغز را که با فعالیت عصبی مرتبط است، ردیابی میکند.
در این تکنیک یک نمای سه بعدی از مغز ارائه میشود که می تواند هر ساختار داخلی قشر و فعالیت آن را متمایز کند. به عبارت دیگر، ساختارهای کوچک و عمیق مغز قابل بررسی هستند. با این حال، با وجود وضوح مکانی بالا، وضوح زمانی بسیار پایینی را ارائه می دهد. باید توجه داشت که این تکنیک بسیار گران، محدود کننده و مزاحم (بیمار باید دراز بکشد و در داخل دستگاه باشد) است و علاوه بر آن قابل حمل نیز نیست.
کاربرد مگنتوآنسفالوگرافی در نورومارکتینگ
MEG یا مگنتوآنسفالوگرافی فعالیت مغناطیسی مغز را با استفاده از یک کلاه که شامل 100-300 حسگر است، تجزیه و تحلیل و ثبت می کند. در این روش تغییرات میدان های مغناطیسی که توسط فعالیت الکتریکی مغز القا شده است، شناسایی میشوند.
MEG وضوح زمانی خوبی برای تشخیص تغییرات جزئی در فعالیت مغز ارائه میدهد اما در قیاس با EEG کمی گرانتر است و علاوه بر آن دستگاه ثبت MEG نیز قابلیت حمل ندارد. بنابراین مطالعات فقط در محیط های آزمایشگاهی قابل انجام است.
کاربرد الکتروکاردیوگرام در نورومارکتینگ
ECG یا الکتروکاردیوگرام فعالیت الکتریکی قلب را با استفاده از سنسورهایی که روی پوست قرار میگیرند اندازه گیری میکند. استفاده از ECG در بازاریابی عصبی بسیار رایج است، زیرا امکان جمع آوری اطلاعات را در زمان واقعی در مورد وضعیت عاطفی شرکت کنندگان که در معرض محرک های تبلیغاتی بودند را فراهم می کند. علاوه بر این، این تکنیک کم هزینه، غیرتهاجمی و به گونه ای ست که کاربران در حین استفاده از آن راحت هستند.
کاربرد پاسخ گالوانیکی پوست در نورومارکتینگ
گالوانومتر تکنولوژی است که پاسخ گالوانیکی یا تعریق پوست (GSR) را اندازه گیری میکند. این روش تغییرات اندک ایجاد شده در پاسخ هدایتگری (رسانایی) پوست را اندازه گیری میکند. به عبارت دیگر، این روش میتواند تغییرات در میزان تعریق پوست افراد را زمانی که در معرض یک محرک بازایابی، که به صورت فیزیولوژیکی هیجان انگیز یا تحریک کننده است، قرار گرفته اند را اندازه گیری کند.
کاربرد ردیاب چشم در نورومارکتینگ
ردیابی چشم (ET) تکنیکی است که حرکات چشم را اندازه گیری و ثبت می کند تا موقعیت مردمک را با استفاده از نور مادون قرمز (که کاملا بی ضرر است) شناسایی کند. بنابراین با استفاده از این تکنیک حرکات چشم دنبال می شوند و الگوهای نگاه شرکت کنندگان را ثبت می شود.
ردیابهای چشم الگوهای نگاه را شناسایی و ثبت میکنند تا مسیر بینایی را به عنوان پاسخی به یک محرک خاص توضیح دهند و بنابراین اطلاعاتی در مورد توجه بصری به دست آورند.
کاربرد الکترومایوگرام صورت در نورومارکتینگ
fEMG یا الکترومایوگرام صورت روشی است که حرکات ارادی و غیر ارادی عضلات صورت را به منظور درک یک احساس خاص که مرتبط با حالت خاصی از چهره است اندازه گیری میکند. به بیان دیگر fEMG از حسگرهای صورت برای ثبت پاسخ الکتریکی ناشی از انقباضات عضلانی استفاده می کند. اینروش به شدت تهاجمی است و استفاده از آن برای افراد سالم ممنوع است.
کاربرد کدگذاری چهره(FC) در نورومارکتینگ
کدگذاری صورت مشابه الکترومایوگرام، حرکات ارادی و غیرارادی عضلات صورت را اندازه گیری و ثبت می کند، اما از حسگرها استفاده نمی کند. این یک فناوری اندازه گیری غیر مستقیم است و نمی تواند پاسخ الکتریکی تولید شده توسط انقباض عضلانی را اندازه گیری کند. تفاوت اصلی این است که نیازی به قرار دادن حسگرها بر روی صورت شرکتکنندگان نیست، زیرا یک دوربین مسئول ثبت ریز بیانهای صورت (ارادی و غیرارادی)، مرتبط با حالتهای عاطفی و شناختی خاص است، در حالی که شرکتکنندگان در معرض محرکهای تحقیق قرار میگیرند.
بزرگترین مزیت FC این است که یک فناوری ارزان و قابل حمل است، با توجه به اینکه می توان آن را با وب کم پیاده سازی کرد. با این وجود، کدگذاری صورت در مقایسه با EMG دقت اندازه گیری ریزحرکات را از دست می دهد. غاین روش تهاجمی نیست اما دقت کمتری نیز دارد.
کاربرد آزمون پاسخ ضمنی(IRT) در نورومارکتینگ
آزمون پاسخ ضمنی نوع دیگری از ابزار است که اطلاعات ناخودآگاه در مورد نگرشها یا داراییهای شرکتکنندگان در مواجهه با محرکها را ارائه میکند. این تستها با هدف گرفتن نگرشهای ضمنی افراد هنگام قرار گرفتن در معرض، به عنوان مثال، دو نام تجاری یا دو شخصیت که با هم مقایسه میشوند، به کار میروند. این تست ها در 40 سال گذشته به طور گسترده توسط روانشناسان در تحقیقات علمی و در عمل بالینی مورد استفاده قرار گرفته اند و توسط دانشگاه های واشنگتن، ویرجینیا، هاروارد و ییل تایید شده اند.
برخلاف سایر تکنیکهای بازاریابی عصبی، شرکتکننده نیازی به اتصال یا پوشیدن هیچ فناوری یا وسیلهای ندارد. با این نوع تکنیک ها، آنچه در واقع اندازه گیری می شود زمان واکنش است: زمان سپری شده برای شرکت کنندگان برای طبقه بندی مفاهیم با استفاده از صفحه کلید یا صفحه نمایش دستگاه خود. در میان این تستها، به تستهای تداعی ضمنی(IAT)، آماده سازی معنایی و آماده سازی بصری را نیز میتوان اشاره کرد.
کاربرد indoor positioning system در نورومارکتینگ
تکنیکهای indoor positioning ابزار دیگری است که با استفاده از آن نحوهی حرکت خریداران در مراکز خرید یا خوردهفروشیها بررسی میشود. با استفاده از این روش میتوان بررسی که که آیا افراد میتوانند به صورت آزادانه در فروشگاه حرکت کنند یا اینکه نحوهی تعامل آنها با فروشگاه یا راهروهای آن به چه صورت است.
تکنیک های نورومارکتینگ شامل روش های متنوعی می شود که تعدادی از آنها را در این نوشته برای شما شرح دادیم. شرکت ماورانگر با فعالیت بین المللی خلاقیت و تکنولوژی را به هم آمیخته تا جدیدترین روش مارکتینگ را در اختیار شما قرار دهد. برای اطلاعات بیشتر و دریافت بهترین خدمات نورومارکتینگ با ما تماس بگیرید.